فرهنگ بومی عباسک و شیف را در «رازهای عباسک» مطرح کردم/ پرهیز از قدیس‌سازی شهدا

حمیده انصاری‌پور، مولف «رازهای عباسک» گفت: آداب و رسوم بوشهر، جزیره شیف و عباسک را با نگاهی به پوشش، ادبیات کلامی، جشن و عزا، پخت و پز و حتی نوع گفت‌وگوی میان مادر و فرزندان مطرح کردم.

حمیده انصاری پور، مولف «رازهای عباسک» حوزه دفاع مقدس به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: درباره زندگی شهیده؛ خدیجه عباسکی است که در یک جزیره دورافتاده زندگی می‌کرد که این نوع زندگی دشواری‌های خاص خودش را داشت. من در روایت زندگی این زن شهیده تلاش کردم دو نکته را پررنگ کنم؛ نخست اقتصاد مقاومتی که رهبری سال‌هاست بر آن تاکید دارد و دیگری فرزندآوری.

او افزود: به نظرم فرزندآوری نقطه قوت زنان جامعه است نه نقطه ضعف. در گذشته مادران ما زایش را نقطه قوت و فرزندآوری نماد قدرت زن می‌دانستند که رهبری هم خیلی به این موضوع سفارش و تاکید می‌کنند و این زن شهیده هم در دوران جنگ بدون هیچ امکانات و محدودیت زیاد، زندگی را به سختی با داشتن چندین فرزند اداره می‌کرد.

این مولف دفاع مقدس اظهار کرد: در «رازهای عباسک» زندگی یک زن شهیده را به شکلی روایت کردم که دشواری و پس و پیش زندگی پیدا باشد. ضمن این‌که درصدد برنیامدم که شهیده را قدیس نشان دهم، چون به نظرم بزرگ کردن و قدیس نشان دادن شهدا اشتباه است و برای همین زندگی شهید در این کتاب ساده، بدون تجملات و داشتن آگاهی بالا روایت شده است.

حمیده انصاری‌پور گفت: زنان و مردانی که انقلاب کردند، بعد درگیر جنگ شدند و به ویژه آنها که در نقاط دور افتاده کشور زندگی می‌کردند، شاید چندان سواد بالایی نداشتند که در کنار آن از سواد دینی و معنوی بالایی هم برخوردار نبودند، اما همین مردان به دفاع از کشور پرداختند و زنان‌شان مثل شهیده خدیجه «رازهای عباسک» هم فعالیت مذهبی خودش را انجام می‌داد و هم بدون برخورداری از برق، گاز و نفت زندگی را گذراند و بچه‌ها را از آب و گل درآورد.

او درباره تلاش برای نشان دادن جزئیات فرهنگی زندگی در جزیره عباسک عنوان کرد: سعی کردم آداب و فرهنگ بومی مردم بوشهر و جزیره عباسک را نشان دهم، هر چند جزیره عباسک بعداً خالی از سکنه می‌شود و از آنجا به جزیره شیف نقل مکان می‌کنند. اگرچه ارتباط آنها با عباسک به طور کامل قطع نشد، بلکه خدیجه هر روز به جزیره عباسک می‌رفت و در آنجا برای امرار معاش هیزم جمع می‌کرد و دوباره به جزیره شیف برمی‌گشت.

مولف «رازهای عباسک» بیان کرد: برآن شدم آداب و رسوم بوشهر و جزیره شیف و عباسک را با نگاهی به پوشش، ادبیات کلامی، جشن و عزا، پخت و پز و حتی نوع گفت‌وگوی میان مادر و فرزندان نشان دهم. ضمن این‌که آنچه درباره فرهنگ کار وجود داشت مانند شغل همسرش که روی لنج کار می‌کرد، در کتاب بازتاب دهم.

حمیده انصاری‌پور گفت: زن شهیده، کتاب «رازهای عباسک» اهل تسنن و خیلی مقید، معتقد به سنن و آداب و رسوم بود. شب آخری که زنده بود، آمریکا هواپیمای مسافربری ایرانی را زده و مردش خیلی دیر به خانه آمده بود و فرزندان خیلی نگران پدر بودند. لذا زن درصدد برمی‌آید که آرام‌شان کند و داستانی به نقل از مادربزرگش درباره رازهای جزیره عباسک را نصف و نیمه تعریف و بقیه آن را به فردا موکلول می‌کند که به شهادت می‌رسد و داستان ناتمام می‌ماند.